یا مهدی
سوگند به هر14 آیه نور سوگند به زخمهای سرشار غرور
که آخرشب سرد ماسحرمی گردد آشوب جهان فتنه سرمی گردد
چشمان خدا زعشق پرمی گردد مهدی به میان شیعه برمی گردد
شمشیربلند ذوالفقارهستی مرد انگار بهار دربهار هستی مرد.
ای مردعلم بدوش من یا مولا ای سید سبزپوش من یا مولا
آن مردکه بوی سبزه زاران می داد آن پیرکه روح ،برجماران می داد.
می گفت که یک روزتو برمی گردی برشام سیاهمان سحرمی گردی .
می گفت تو سبزی به بلندای دعا لبریزمحبتی و سرشار خدا
اما تو نیامدی بهارانم رفت افسوس دگر پیرجمارانم رفت .
مردان غریب جمعه ها پیرشدند طفلان نجیب بیشه ها شیرشدند.
یک عده به ذکرندبه تطهیر شدند یک عده زدوریت زمین گیر شدند.
برگرد که بر ،بهارمان می خندند یک عده به انتظارمان می خندند.
دستان سیاهی که به شب آلوده است گویند که انتظارمان بیهوده است .
امواج دلت آبی دریای غریب غربت کده ات کجاست مولای غریب
غربت کده ای که بوی دریا دارد صدخاطره ازغربت زهرا دارد
برگرد و نشانمان بده دریا را برگرد و بیاب تربت زهرا را
برگرد علی چشم به راه است هنوز اسرار غمش دردل چاه است هنوز
برگرد که سبز واستوار آمده اند آن 313 سوار آمده اند
ای مرد علم به دوش من یا مولا ای سید سبزپوش من یا مولا