🌺 مثل یخ بدنمان سرد شد

🍃 مرحوم شیخ محمد حسین زاهد(رحمه الله) در بین تدریس، مسئله شرعی و اخلاقیات هم می‌گفتند، یکی از شاگردان ایشان گفت:

🍃 یکبار بین درس فرمودند: شخص خیاطی بود خیلی مومن و مقدس، شبی خواب دید صحرای محشر است و مقداری پارچه سالم و سوخته آوردند و گفتند جواب اینها را بده.

🍃 گفت اینها چیست؟ 

گفتند وقتی که پارچه‌ها را می‌بریدی مقداری پارچه اضافه می‌آوردی.

🍃 و حتی وقتی می‌خواستی نخ را داخل سوزن کنی نخ را روی شعله آتش می‌گرفتی و مقداری از نخ می‌سوخت و از صاحبان این پارچه‌ها و نخ‌ها رضایت نمی‌گرفتی.

وقتی ایشان این جریان را تعریف کردند تمام ما مثل یخ بدنمان سرد شد.