فردی فقیر که برای نگه داری روغن اندک خود خیک نداشت
روباهی شکار کرد و از پوست آن خیک روغن ساخت
به او گفتند : پوست روباه حرام است
او برای نظر خواهی نزد یک نفر مکتب دار رفت و سوال کرد ؛ مکتب دار عصبانی شد و گفت : تو نمی دانی که روباه حرام است ..!؟
مرد گفت : ای داد و بیدا بد شد
مکتب دارپرسید : مگر چی شده ؟
گفت : آقا روغنی در آن است که برای حضرتعالی آورده ام
مکتب دار گفت : جانور ؛ روبه بوده یا روباه ؟
مرد گفت : نمی دانم روبه چیست
مکتب دار گفت : حیوانی است بسیار شبیه روباه ؛ برو آن را بیاور ان شاله روبه است
انشالا پاک است بد به دل راه نده .
+ نوشته شده در ساعت توسط میر
|